.
《بهشت و دوزخ در دین بهی》
.
درکهنترین کتاب مدون دینی که تاکنون به دست آمده
و گاتها نامیده میشود وکتاب آسمانی
ما زرتشتیان است، اشوزرتشت برای نخستین بار
این باور را مطرح مینماید که جهان از دو بخش
گیتی ومینیو تشکیل شده که باهم و درهم بوده
و از یکدیگرجدا نیست. انسان به سبب برخورداری
از خرد و وجدان و روان و فروهر، موجودی مینوی
است و چون«من» دارد، میتواند از مرز غریزه بگذرد
و منِ خود را کامل در اختیار گرفته، به سوی
هومنی یا اهرمنی هدایت کند. پس «روان» که مانند
چشم و گوش و زبان، جای ثابتی نداشته،
سکان بدن را در اختیار دارد، مسوول است
و باید پاسخگو باشد و پادافره رفتار خویش را هم
در این گیتی و هم در جهان واپسین،
بر پایه هنجاری که در هستی بهدقت برقرار است
و قانون اشا نامیده میشود، دریافت کند و درحقیقت،
هرکس همان میدرودکه می کارد.
در باور زرتشتی، فروهر پس از مرگ به اصل خویش،
اهورا مزدا باز میگردد. درحالیکه روان،
در روز چهارم پس از مرگ از بدن جدا میشود
و در دادگاه عدل الهی به داوری مهر و سروش
و رشن و اشتاد محاکمه میشود و در
وهیشتم مینیو(بهشت) یا در اچیشتم مینیو(دوزخ)،
جای میگیرد و پس از کیفر پادافره خویش
که بیشینه سی سال طول خواهد کشید،
در گروسمان یا خانه نور و سرود، به فروهر خویش میپیوندد.
به همین سبب است که بهدینان مرگ را پایان
زندگی ندانسته، نازندگی یا شکل دیگری از زندگی
میدانند، ازاینرو پس از درگذشت عزیزانمان،
پرسه میگیریم وسیاه نمیپوشیم و گریه
و زاری زیادی نمیکنیم. البته بهشت
(بهترین جای مینوی که درتصور میگنجد) و
دوزخ(خانه دروغ) در باور زرتشتی، جایی مینوی است
که جزییات آن از درک انسان خارج است،
وهمه پادافره، چه خوشآیند وچه ناراحتکننده،
جنبه فیزیکی و تنبیه یا تشویق بدنی نداشته، روحی وروانی است.
***********************