یلدا، میانجی وای و دی
پیشینهی #یلدا به هفت هزار سال پیش میرسد. هرچند که نمیتوان زمان رُشمند(دقیق)ی برای پیدایش رویدادهای باستانی پایوَرید(اثبات کرد). یک گمان دربارهی پیدایش چله این است که کاسپینها، تیرهای از نژاد آریایی و مردمانی دارای فرهنگ والا، یلدا را بنیاد نهادند.
در این شب که هنگامهی افسردگی سال است، مردم گرد هم میآیند تا دوستی را پیمانی دوباره بندند. پیمانهای دوستی در ایران باستان با میانجیگری ایزد مهر انجام میشد. از اینرو در باورهای باستانی، مهر در این شب زاده میشود. با زایش مهر، خورشید نیز سر میزند. خورشید و مهر در باورهای باستانی یکی نبودند ولی پیوندی ناگسستنی داشتند و مهرپرستی در ایران در روزگار پیشازرتشتی فراوانی داشت.
چنانکه گفته شد ایزد مهر در شب یلدا، شبی میان دو ماه زاده شد. ماه آذر به نام ایزد آتش و ماه دی که دیو زمستان را به یاد میآورد. یلدا، در میانهی دو روان اهورایی و اهریمنی است. از دیگر سو، مهر نیز میانجی نیروهای نیکی و بدی است. «وای» یا ایزد باد در افسانههای ایرانی دو سویهی اهریمنی و اهورایی دارد و «دی» سویهی اهریمنی وای است. بادهای نرم بهاری کار ایزد وای هستند و بادهای سهمگین پاییزی کار دیو وای یا همان دیو دی هستند. یلدا گذرگاهی سخت میان بادهای سرد پاییز و زمستان است و مردم گرد هم میآیند تا هراس و تاریکی را با هم پشتسر بگذارند و برای روزهای سخت آماده شوند.
گفتنی است در ایران باستان این هر دو ماه زمستانی بودند زیرا ازپایان مهر تا پایان اسپند زمستان بود.
فرتور(عکس) پیوست: سنگنگارهی "ایزد مهر" سوار بر گردونهی چهاراسب که هر بامداد از بالای کوههای البرز به ایرانیان مینگرد.
پاره ای از رفتارهای تحقیر آمیز مسلمانان نسبت به بهدینان (زرتشتیان) ایران.
بر گرفته شده از خاطرات شادروان ارباب کیخسرو شاهرخ.
--------------------------------------------
اوضاع و احوال زرتشتیان ایران، به خصوص در یزد و کرمان، به حدی ناهنجار بود که آنها حتی حق نداشتند لباس آبرومندی به تن کنند.
مردان قبا می پوشیدند و حتی در زمستان گیوه به پا می کردند.
اجازه نداشتند سوار اسب،خر یا قاطر شوند و وسیله ی دیگری هم برای حمل و نقل وجود نداشت.
در روزهای بارانی می بایست مواظب باشند که به یک فرد مسلمان نزدیک نشوند و یا با او تماس بدنی برقرار نسازند.
در غیر این صورت تا حد مرگ کتک می خوردند.
زرتشتیان غالبا در خیابان ها مورد ضرب و شتم مسلمانان قرار می گرفتند.
به هنگام خرید در بازار نبایستی به خوراکی ها یا میوه ها دست می زدند.
مردان زرتشتی معمولا یک دستمال بزرگ یا شال همراه خود داشتند. آنها وقتی برای دیدار با یک مسلمان به خانه اش می رفتند آنرا زیر پای خود پهن می کردند تا فرش "نجس!"{از دیدگاه مسلمانان} نشود. {مسلمانان} زرتشتیان را گبر یا مطیع الاسلام می خواندند.
زرتشتیان حق پوشیدن پالتو یا نوعی عبا را نداشتند که مسلمانان به تن می کردند.
مردان زرتشتی سرهای خود را با نوعی عمامه به رنگ خامه ای تیره به نام «نخودی» می پوشاندند.این سر پوش عذاب آور صرفا برای ناراحت کردن آنها باب شده بود.
ترجمه یسنا هات 28
28/6
ای راستی و ای اندیشه ی نیک ،
به سوی من آیید ،
و بخشش دیرزیوی را به من ارزانی دارید .
و تو ای مزدا اهورا ،
با سخنان راستین خود ،
به زرتشت نیروی مینویی و شادمانی ،
و به همه ی ما توانایی ده ،
تا بر آزار و ستیز دشمنان خود چیره گردیم .
28/7
ای راستی ،
بخشش را که پاداش اندیشه ی نیک است ،
به ما ارزانی دار .
و تو ای پارسایی ،
آرزوهای گشتاسب و پیروان او را بر آورده ساز .
و تو ای مزدا ،
به ما توانایی بخش ،
تا پیام تو را به همگان برسانیم .
28/8
ای اهورا ،
ای تو بهترین و بهتر از همه ،
و با بهترین راستی ها هماهنگ ،
به دل از تو می خواهم ،
به فر شوستر دلیر و دیگر یارانم ،
اندیشه ی نیک را برای همیشه ببخشایی .
28/9
ای مزدا اهورا ،
ای راستی ،
و ای اندیشه ی نیک ،
با بخششی که به من دارید ،
هرگز شما را نمی آزارم ،
و می کوشم که ستایش خود را
به شما نیاز کنم ،
که شما توانایی مینویی ،
سزاوار و درخور ستایشید .
28/10
ای مزدا اهورا،
آرزوی کسانی را
که راست و نیک اندیش و درست کردارند ،
و تو آنها را می شناسی ،
برآورده ساز .
من نیک می دانم که تو ،
نیایشهایی را که از دل برآید ،
و برای انجامی نیک باشد ،
پاسخ خواهی گفت .
28/11
ای مزدا اهورا،
با آوای خود ،
بر خرد و اندیشه ی من ،
که با این نیایش ها ،
راستی و اندیشه ی نیک را برای همیشه نگاهبانم ،
بیاموز و بازگوی که
در آغاز ،
هستی و آفرینش چگونه پدیدار گشته است ؟