《سدره و کشتی، سپر طلایی زرتشتیان در مقابل آسیب ها و نیروی منفی اهریمن》:
در خرده اوستای پاک و بخش اوستای خورشید نیایش و مهریشت عبارت «زَرِنومانتِم سورِم» نوشته شده است که به معنای «سلاح های طلایی» می باشد و اشاره به «سدره و کشتی» دارد. هنگامی که زرتشتیان این زره طلایی را بر تن میکنند، از آنها همچون سپری محافظ دربرابر قوای شرّ (و انرژیهای منفی) نگاهبانی میکند و با یادآوری ارزشهای دینی به ما، همواره راه صحیح و مسیر اشویی را نشان میدهد.
همانگونه که در نماز مقدس «اشم وهو» گفته شده است، هنگامی که شخص مسیر «اَشا» یا درستکاری را میپیماید ناخواسته به مقام «اوشتا» یا عالی ترین برکت در زندگی متصل
میشود و از آن سرچشمه، سیراب میگردد.
فراموش نکنیم «انرژی منفی، بیماری و سایر آسیبها، پیش از ورود به کالبد فیزیکی انسان، وارد کالبد مینوی ما میشوند و از طریق چاکراه ها که مراکز عصبی هستند به ذهن و پس از آن به بدن شخص دسترسی پیدا میکنند.
خواندن روزانه اوستا و اجرای آیین کشتی نوکردن، برای ما یک پالایش روحانی است که میتواند از ورود این آسیبها با جلوگیری از گرفتگی در این نقاط و در کالبد مینوی و روان انسان به وی کمک کند.
به خاطر داشته باشیم که خواندن نماز و کشتی نو کردن، آتش مینوی اورمزد پاک را برافروخته تر و آتش درونی هر فرد را فروزان تر می نماید،به همین خاطر ما نیز می توانیم وجودمان را با «ورهرام ایزد» پاک گره بزنیم و با یک دلی و همیاری از ایشان به پیروزی و موفقیت رسیده و در زندگی کامیاب گردیم.
.
《اهمیت پوشیدن سدره و کشتی طبق متون دینی》:
در متون دینی بارها به واجب بودن در برداشتن سدره و کشتی اشاره شده که این نشان از اهمیت بسیار زیاد این امر است و گفته شده بهدینان فرزندان خود را در پانزده سالگی سدره پوش کنند. برای نمونه در باب دهم از نسک صد درنثر آمده:
اینکه بر همه کس از بهدینان و زنان و مردان هر که او پانزده ساله شود بایسته است کشتی داشتن چه کشتی کمربندیست و طاعت داشتن مر خدای عزتمند و گرامی را....اول کسی که این کشتی داشتن پدیدار کرد جمشید شاه بود و آن جمله دیوان و دروج که نیست کرد به خوَرَه (فرّ ایزدی) کشتی داشتن بود. هر کسی که کشتی بر میان بست از نیمه اهرمن بیرون آمد و در نیمه اورمزدی رفت و نیز تا کشتی بر میان دارد هر کار و کرفه که در هفت کشور زمین کنند او هم بهره آن باشد، مانند آن است که ایشان همازورِ هما اَشو میکنند و این کشتی از بهر آن نهاده اند که مثلا کسی در کشمیر یا ایران ویج یا کَنگدِژ یا وَرجَمکَرد کرفه کنند با ایشان همازور نمی توانیم کرد، پس ایشان و ما کشتی بر میان داریم هم بند و هم کرفه یکدیگرانند چون کشتی ندارد هیچ کرفه بدو نمیرسد به جر آنکه خویش کند پس میباید که مردم به هیچ حال کشتی از میان باز نکند تا پیوسته کرفه بهدینان بدو میرسد.
و دیگر چون امشاسپندان پذیره زرتشت آمدند هم کشتی بر میان داشتند و فرق میان ایرانی و انیران(غیر ایرانی) کشتی داشتن است، بر زن و بر مرد دو فریضه است که البته نشاید که ندارد.
نمونه دیگر در نسک روایات داراب هرمزدیار آمده(به نوشتار ساده):
"بر هر زرتشتی بایسته است هنگامی که بالغ شد کشتی به کمر ببندد و اگر چنین نکند مزدا پرست نمی باشد؛ اگر که سه قدم بی کشتی پیش برود در هر قدم گناهی باشد و اگر کشتی بر کمر دارد و به هومت و هوخت و هورشت مشغول باشد هرگامی کرفه و ثواب است".
دیگر اینکه آمده:
هنگامی که یک مزداپرست کشتی برمیان دارد، هر کار نیک که دیگر بهدینان در سراسر جهان بکنند برای او نیز بهره و نصیب ثوابش می آید،آنچنان که انگار خود فرد کار نیک را کرده و یکی از دلایل کشتی بسته بودن را هم بهرگی در کارهای نیک یکدیگر،هما اشویی و همازوری معرفی شده است.
از روایات نریمان هوشنگ آمده:
پرسش: بانویی موقع کار خیر و نماز کشتی میبندد اما بعد آن را باز میکند آیا درست است؟
پاسخ داده شده:
بستن کشتی کاری بسیار نیکو و باز کردن شایسته نمی باشد.
اینها تنها چند نمونه از سفارشات نیاکان و دستوران بزرگ دین ما به پوشیدن سدره و کشتی است، باشد تا همکیشان گرانقدر پیرو آموزه های خردمندانه نیاکانی باشند و اینها را به نسل های بعد منتقل نمایند