.
《جشن آبانگان》
روز آبان از ماه آبان برابر با جشن آبانگان
این جشن ازجمله جشن های دوازده گانه است
که در تاریخ ۴ آبان در گاهشمارخورشیدی
(برابر با ۱۰ آبان در گاهشمار دینی) با همازوری و شادی
و خوانش اوستاهای بایسته در کنار رودها و آبها برگزار می شود.
(اگر پست پیش را مطالعه کرده باشید شیوه تبدیل
تاریخ را فرا میگیرید)
در جشن آبانگان، ایرانیان بهویژه زنان در کنار
دریا یا رودخانهها، فرشته آب را نیایش میکنند.
ایرانیان آب را پاک میشمارند و هیچگاه آن را آلوده
نمیکنند و آبی را که اوصاف سهگانهاش همچون:
رنگ و بو و مزه دگرگون میشد برای آشامیدن
و شستشو بهکار نمیبرند.
«هرودوت» یونانی مینویسد:
ایرانیان در میان آب ادرار نمیکنند، آب دهان و بینی
در آن نمیاندازند و در آن دست و روی نمیشویند.
در برگردان پارسی آثارالباقیه ابوریحان بیرونی میخوانیم:
آبانروز دهم آبان ماه(در گاهشمار دین بهی) است و آن
را جشن میدانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان
میگویند. در این روز زو(Zoo) پسر تهماسپ از دودمان پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن کاریزها
و جویها و بازسازی آنها فرمان داد، در این روز به کشورهای هفتگانه خبر رسید که فریدون، ضحاک(=آژیدهاک)
را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور دادهاست که خانه و زندگی خود را دارا شوند.
در سخن دیگری آمدهاست که پس از هشت سال خشکسالی
در ماه آبان باران آغاز به باریدن کرد و از آن زمان
جشن آبانگان پدید آمد.
آیین های این جشن:
در این روز همانند سایر جشنها به آدریان ها (آتشکدهها)
میرویم و پس از آن برای گرامیداشت جایگاه ایزد آبها،
به کنار جویها و کاریزها رفته و با خواندن اوستای آبزور(یسنا۶۵) و آبان یَشت که توسط موبد خوانده میشود، اهورامزدا را ستایش کرده و درخواست فراوانی آب و نگهداری آن را کرده
و پس از آن با زُور دادن(شیر و گلاب و برنج و گندم و آویشن)
به آبهای پاک به شادی میپردازیم.
همچنین
☆ گنجینه اوسـتـا☆
اَوِستا نسکی(کتابی) بسیار کهن است که پیش از اشوزرتشت هم بوده است و تا پایان دوران ساسانیان هم آن را نگاشتهاند. اوستا نوشتار و سرودههای نیاکان ماست که همانا دانشنامه ایرانیان بوده که در روزگار باستان ٢١نسک داشته و هماکنون دارای پنج بخش است. بخشهای اوستا براین پایهاند:
١- یَسنه یا یسنا سرودهها و سخنان خود اشو زرتشت شناخته شده با نام گاهان که در اوستا گنجانده شده است.
٢- یشتها = درباره سرودههای نیایشی است که با ارزشترین و مهمترین ادبیات مزدیسنا است و ۷۲تا سروده هست. سرودههایی در ستایش مزدا اهورا و ایزدان گوناگون. این سرودهها بن مایه مهمی برای استورهشناسی ایرانی بهشمار می روند که فردوسی توسی در شاهنامه خود از آنها به بزرگی یاد کرده است.
٣- وندیداد = دربرگیرنده دستورهای دینی و مسایل بهداشتی است. در وندیداد باور به داشتن بهداشت و جلوگیری از بیماریها. شأن دارایی. کمک به دیگران. ازدواج. کاروکوشش در زندگی است. وندیداد نسک دینی زرتشتیان نیست و اندیشه اشوزرتشت در آن نقشی نداشته است اما دارای دانش ارزشمندی است که نشان می دهد در زمانی که قومهای دیگر جهان به گونهی نیمه وحشی زندگی می کردهاند و برای بهدست آوردن خوراک و جای زندگی همانند جانوران به یکدیگر می تاختند و کشتارهای خونین انجام می شده است، چگونه نیاکان ما به دنبال قانونگذاری در بخشهای گوناگون بهداشتی، درمانی، اجتماعی و دیگرها بودهاند. وندیداد بخش بزرگ آن بسیار کهن است و به باور بسیاری، اوستا جزو منابع کهن پیش از زمان اشوزرتشت می باشد که در هزارههای بعد و در زمان اشکانیان و ساسانیان به مجموعه این نسک به اشتباه هم افزوده شده و از باب استورهشناسی و تاریخی تنها می تواند آنها را خواند و باره پژوهش قرار گیرد.
۴- ویسپرد = سرودههای نیایش مزدیسنی و آیینِ شش گهنبار است و مجموعهای از افزوده های یسنا است.
۵- خردهاوستا = اوستای فشرده شده یا گلچینی از نیایشهای اوستا که گزیدهای از متون: یسنا ، ویسپرد ، یشت و متنهای کوتاه و نیایشهای کوتاه مانند پنج نیایش است. این مجموعه به عنوان نسک نیایش برای استفاده روزانه در نظر گرفته شده است. باور بر این است که این نوشتار را موبد آذرپاد ماراسپندان در زمان ساسانیان به عنوان نوشتار دینی به نگارش در آورد که در برگیرنده مجموعهای از نیایشهاست.