«اوستا سپند»

.
《اوستا سِپَند》

اوستا به چَم(معنی) دانش است
نسک( کتاب) اوستا دانشنامه ایران زمین بوده که همه دانشهای زمان پیشدادیان و کیانیان را در خود گرد آورده.
 از جمله این دانشها، #پزشکی، #تاریخ، #جغرافیا، #اخترشناسی، #فلسفه و... بوده است.
(جالب است که بدانید نخستین بار در اوستا از گرد بودن زمین سخن آمده و خیلی از مسائل علمی دیگر)

اوستا در دوران اشوزرتشت و به دستور شاه گشتاسپ گردآوری شد. اوستا در طول تاریخ دو بار در معرض سوزاندن و پراکندن قرار گرفت. یکی در زمان حمله اسکندر و یکی هم در زمان حمله اعراب
 که در هر دو مورد، کتابخانه های مهم ایران که عموما در کنار
 آتشکده ها قرار داشتند، به آتش کشیده شدند. 

از 21 نَسک اوستای ساسانی، امروز تنها 5 بخش آن برای ما مانده که شامل: #یسنا، #یشتها، #ویسپرد، #وندیداد و #خرده_اوستا میباشد.

 « یسنا»:
 نیایش هایی در ستایش پروردگار و آفریده های نیک اوست
یسنا از مهمترین بخش اوستا و دارای ۷۲ هات(:بخش) است
 که ۱۷ هات از آنها را پیام اشوزرتشت (گاتها) تشکیل داده است.
که گاتها پیام آسمانی و وحی و الهام مانثِرَه(برانگیزنده اندیشه) از سوی دادار یکتا است.

"گاتها پیام وحی است که بر اندیشه اشوزرتشت آمده 
و ایشان این پیام را به صورت سخنان نغز و پرمغز نوشته اند"
(دستور اردشیرخورشیدیان)

« یشت ها»: 
سرودها و استوره های  بسیار کهن و حماسه هایی 
در ستایش ایزدان است که مهمترین آنها:
 اورمزد یشت ـ وَرَهرام یشت ـ اردیبهشت یشت ـ
 مهر یشت ـ هوم یشت و سروش یشت است.

 «ویسپِرَد»:
 نیایش ها و سرودهایی برای برگزاری جشن ها 
به ویژه جشن گاهنباراست. 

«وَندیداد»:
 قانون و احکام بسیار کهن و برگرفته از دانش مردم
 پیش از پیامبری اشوزرتشت درباره پاکیزگی و احکام پرهیز
 از مردار و قانون ضد دیوان و جادویان می باشد. 
چَم(معنی) وَندیداد نیز همین است: 
قانون ضد دیوان

«خرده اوستا»:
 از همه بخش ها جوان تر است
 گزیده بخش هایی از یشت ها و یسنا است 
نمازهای روزانه و سرودهایی درباره مراسم آیینی و درگذشتگان در آن گنجانده شده است.

«سپنتامینو و انگره مینو»

.

《سِپنتامینو و اَنگِره مینو》


اشوزرتشت آموزش می دهد که در 

سرشت آدمی دو گوهر یا ذات مینوی

 و نادیدنی نهفته است. یڪی سپنتامئینیو

 که پرتوی از ذات اهورامزدا است و آن

 سرچشمه همه نیڪی ها، پاکی ها و شادی هاست

 و دیگری انگرمئینیو (در زبان فارسے اهریمن) ڪه

 نماد شر، پلیدی و ویرانگری است. 


آن دو گوهر که یڪی خوب و دیگری بد

 است با یکدیگر دشمن رقیبند و به سان 

مرگ و زندگی، سیاه و سپید در دو قطب

 مخالف قرار دارند و هیچگونه سازشی در میانشان 

ممکن نیست. آنها در نهاد آدمی

 بدون حرکت و فعالیت، همانند رویا در 

حال آرامش و خفتگی آفریده شده اند و

 هیچ حرکت و انرژی از آنها برنمی آید

 (نگاه کنید به هات ۳۰،گاتها). 


انسان که در اندیشه و گفتار و کردار خود

 دارای آزادی و اختیار است اگر سپنتامئینیو 

و نفس پاک را برگزیند و از آن یاری و 

پشتیبانی بخواهد به سوی راستی و 

حقیقت (اشا) رفته است. اگر انگرمئینیو (اهریمن) 

یعنی ذات شر و پلیدی را برگزیند 

و از آن یاری بجوید به سوی فساد و

 نادرستی گرایش جسته و کارش جز 

ویرانگری و تبهڪاری نیست. در اینصورت انسانی

 گناهکار و کژاندیش خواهد شد. 


نخستین سفارش زرتشت که بارها تکرار 

می شود آنست که اهورامزدا روان آفرینش و 

جهانیان را مورد حمایت و کمک سپنتامئینیو 

قرار دهد تا بسوی اشا و راستی 

گرایش یابد، سپس خشنود و خوشبخت شود.